به گزارش پايگاه خبري پيرغار به نقل از رجانيوز ، يكي از حاشيههاي جالب بازداشت مهدي هاشمي كه همه منتظر آن بودند (و البته هنوز هم هستند!) واكنش پدر او به اين اتفاقا است. البته در همين چند روز نيمچه واكنش از قول محسن هاشمي منتشر شده است. آنجا كه ئي از قول پدر مي گويد: «ايشان ميگويند، بچههاي من مثل بچههاي بقيه افراد هستند و فرقي بين بچه هاي من با بچه مردم نيست. نظر ايشان اين است که نبايد تبعيضي صورت بگيرد و بايد بدون تبعيض با فرزندان ايشان برخورد شود.»
اين ادعا كه از سوي بزرگترين پسر هاشمي رفسنجاني منتشر شده است با نگاهي به سوابق مهدي هاشمي شديدا تاييد ميگردد تا آنجا كه بر همگان ثابت ميشود كه هيچ فرقي بين «بچه آقاي هاشمي» با «بچههاي مردم» وجود نداشته است.
شباهت اول: اخذ دكترا با كارشناسي ارشد معادل!
مدرك تحصيلي اين آقازاده يكي از نشانه هاي برابري و فرق نداشتن او با بقيه مردم است! مهدي هاشمي در حالي در مكاتباتش، خود را دكتر مهدي هاشمي معرفي ميكرده است كه مدرک کارشناسي ارشدش "مدرک معادل" بوده و آن را پس از گذراندن يک دوره آموزشي بين دانشگاه صنعتي شريف و سازمان بهينه سازي مصرف سوخت کشور اخذ كرده است آنهم در شرايطي كه خود رئيس سازمان بهينه سازي مصرف سوخت کشور يعني يكي از طرفهاي اين قرارداد بوده است!
نکته قابل توجه اينکه وي پس از اخذ اين مدرک کارشناسي ارشد معادل، مدرک دکتري خود را نيز از دانشگاه آزاد اخذ کرده است. در پرونده اي كه به شماره 115920 و به شماره داوطلبي 100006 دانشگاه آزاد براي دوره دكتراي او تشكيل شده وي با استفاده از سهميه رزمندگان در آزمون شركت كرده و علي رغم صراحت در مردود شدن از نظر علمي، براي پذيرش در رشته دكتراي مهندسي انرژي دعوت به مصاحبه مي شود! اما اين همه شباهتهاي اين آقازاده با بچههاي مردم نيست.
شباهت دوم: 21 ماه و 22 روز كسر خدمت!
دريافت كارت پايان خدمت مهدي هاشمي نيز عجيب و يگانه است. با آن كه آقاي اكبر هاشمي رفسنجاني بارها از حضور مهدي هاشمي در جبهه ها و مجروحيت او سخن گفته، اما وي صرفاً از مورخ 14/05/1365 الي 14/07/1365 و نيز 10/08/1365 الي 18/11/1365 كلاً 5 ماه در جبهه حضور داشته است. با اين حال براي مهدي هاشمي كارت پايان خدمتي صادر شده كه در توضيحات صدور اين كارت كه عكس آن با لباس شخصي است! دوران خدمت نامبرده از تاريخ 04/10/1366 تا 12/12/1366 درج گرديده و آمده است: نامبرده 21 ماه و 22 روز گواهي كسر خدمت دارد!
شباهت سوم: كشتي تفريحي شخصي براي مديرعامل 24 ساله
درحالي كه بيكاري فارغ التحصيلان دانشگاهي يكي از دغدغههاي خانوادهها است مهدي هاشمي مانند «بچههاي مردم» توانسته است در سن 24 سالگي رييس هيئت مديره و مديرعامل شركت مهندسي و ياخت تاسيسات دريايي ايران شود!
او در اين زمان يعني سال 72 در نامهاي به فرماندهي منطقه هوايي مهرآباد درخواست تحويل گرفتن شناوري را جهت ترخيص داشته است كه متعلق به وي بوده و نامبرده نماينده خود را براي تحويل گرفتن اين شناور مجلل معرفي مي كند. مهدي هاشمي در نامه مذكور تاكيد دارد كه اين شناور متعلق به شخص اوست.
مديرعاملي و رياست بر يك شركت بزرگ ملي و داشتن يك كشتي مجلل تفريحي يكي ديگر از وجه تشابهات اين آقازاده با «بچههاي مردم» است!
شباهت چهارم: پرداخت هزينه آرايشگاه و گوسفند نذري از بيت المال!
اما اين آقازاده چنان وجوه تشابه خود و مردم عادي را زياد مي دانسته كه اصولا فرقي بين جيب خود و مردم قائل نبوده است. براي مثال او در زماني كه رييس دفتر هيئت امناي دانشگاه آزاد بوده است چنين هزينههايي را از حساب دانشگاه آزاد پرداخت كرده است:
«موبايلهاي شخصي خود و همسرش فرشته هاشمي، تلفن منزل،آرايشگر شخصي، معلم خصوصي همسر وي، گوسفند نذري عيد قربان، ويزاي خانوادگي دبي، قبض برق منزل، خريد از فروشگاه فرودگاه مهرآباد و حضور خانواده وي در كافي شاپ فرودگاه، بيمه نامه خودروي همسر مهدي هاشمي، هزينههاي تميز كردن شيشههاي منزل مهدي هاشمي و...»
واقعا اگر كسي خودش را جزئي از مردم عادي نداند چطور ميتواند چنين هزينههاي شخصي را از جيب مردم پرداخت كند؟!
شباهت پنجم: مردمداري حضرت آقازاده!
اما همه ميدانند كه مردم ايران به مردم داري معروف هستند. طبيعتا مهدي هاشمي هم كه با بچه مردم فرقي ندارد طبيعتا اين خصلت را داراست. او در اين راه و البته با عنايت به آنچه در بند قبل گفته شد، وقتي در پستي قرار مي گرفته است اقدام به نان رساني مي نموده و به هيچ اهل تك خوري نبوده است. براي مثال او در زمان مسئوليت در دانشگاه آزاد اقدام به عقد قراردادهاي صوري با چهرههاي سياسي كرده است. مانند قرارداد مشاوره كه با آقاي محمد عطريانفر از تاريخ 13 آذر سال 87 تا 12 آذر سال 88 بسته شده و از اين راه ماهيانه 800 هزار تومان به اين فرد پرداخت ميشده است.
شباهت ششم: سود روزانه 250 هزار دلاري با پسر صدام!
اما مردم ايران علاوه بر مردم داري، به دشمني و عناد با ديكتار معدوم عراق كه خون صدها هزار ايراني را به گردن دارد نيز معروف هستند. مهدي هاشمي از اين نظر نيز با مردم عادي شبيه است. او علاوه بر رفاقت با پسران ديكتاتور معدوم ليبي،معمر قذافي، با پسران صدام نيز ارتباط داشته است تا آنجا كه يکي از روزنامه هاي خارجي سالها قبل گزارشي را منتشر کرد که براساس آن مهدي هاشمي و فرزندان ديکتاتور معدوم عراق، صدام به شراکت در تجارت مي پرداختند. گفتني است بعد از سالها هنوز مهدي هاشمي هيچ واکنشي نسبت به اين گزارش نداشته است.
شباهت هفتم: دسترسي و نگهداري به اسناد به كلي سري!
اما يكي از وجوه تشابه مهدي هاشمي با مردم عادي فعاليت او در زمان انتخابات سال 88 است كه البته گفتههاي زيادي در اين رابطه منتشر شده است. مانند دسترسي او به اسناد محرمانه، به كلي سري و فوق محرمانه از نهادهايي چون وزارت اطلاعات، ستاد كل نيروهاي مسلح، قوه قضاييه و... كه در دفتر هيئت امناي دانشگاه آزاد نگهداري مي شده است و با دستگيري براتعلي سرلك، رييس دفتر مهدي هاشمي، نكات زيادي پيرامون اين اسناد افشا شده است.
يك روز پس از انتخابات رياست جمهوري دهم، مهدي هاشمي به سرلك دستور داده بود تا با خارج كردن اين اسناد آنها را نابود كند كه البته بخشي از آنها بازيابي شده است.
شباهت نهم، دهم، يازدهم و...: دقيقا مثل بچه مردم!
درباره وجوه اين تشابه حالاحالاها مي توان صحبت كرد كه البته مراجعه به بخشي از اعترافات مجرمان انتخابات سال 88 ميتواند بخشي از اين وجوه را تبيين كند. اما در پايان بد نيست با مرور بر برخي سمتهايي كه اين آقازاده داشته است بخشي از اين وجود باز شود:
1. مديرعامل شركت بهينه سازي مصرف سوخت
2. رييس هيئت مديره و مديرعامل شركت ساخت تجهيزات دريايي
3. عضو اصلي هيئت مديره شركت سنجش از دور
4. مديرعامل شركت مهندسي و توسعه نفت
5. سهامدار شركتهاي نورد فولاد خراسان و مجتمع فولاد خراسان
6. عضو هيئت مديره مجتمع كشتي سازي خليج فارس
7. و...
اينها تنها گوشهاي از تشابهات «بچه آقاي هاشمي» با «بچههاي مردم» بود. باقياش مانند قضيه استات اويل، كرسنت، ارتباط با سفارت عربستان، اختلاس بيش از ده ميلياردي از سازمان بهينه سازي مصرف سوخت در سال 82 تا 84، اختلاس 52 ميليوني از شركت مهندسي ساخت تاسيسات دريايي به گزارش سازمان بازرسي، سايت جمهوريت و... بماند.
حكم ماموريت مهدي هاشمي به واحد آكسفورد دانشگاه آزاد با حق ماموريت ماهيانه 2530 پوند شباهت ديگر او به مردم عادي را نشان مي دهد